میگوید بی تو میمیرم.هیچ کس باور نمی‌کند.
ولی او میمیرد.
خودکشی میکند و خودش را نشان میدهد و خلاص میشود.و ب بقیه گزینه های روی میز توجه ندارد.
یکی از گزینه های مهم این است که بماند و بسوزد بسازد
وبا  بازی روزگار پیش برود.اما نباید آن آدم سابق باشد.نباید ضعف نشان دهد باید
قوی شود.بماند ببیند آنهایی را که ترکش کردن زیر دستش شده اند
از او پایین ترن.و ذلیل شده اند.
باید نشان دهد در باره او اشتباه کرده اند
ولی مرگ فقط مردن جسم نیست!
روزی دختری پسری را ترک کرد .پسر گفت بی تو میمیرم نرو بمان.ولی رفت و او تنها شد.گذشت
روزی گردش روزگار هردورا سر راه هم قرار داد.
دختر پوزخندی زد و گفت دیدی زنده ای .عاشقم نبوده ای.وگرنه باید میمردی دیگر
پسرک آهی کشید و گفت مُردم.ن تو دیدی و ن بقیه
مُردن فقط از بین رفتن جسم و قطعی تنفس نیست.
من بعد تو خنده هایم شد بغض.دویدنم شد خزیدن.
و صحبتم شد سکوت .لال شدم با اشاره میگفتم چ میخواهم.
اری مردم ندیدی.
و راهش راادامه داد.
بعد از تو مرگ ب سراغم آمده است
آره بعضی از ما میگوییم می‌میریم ولی بقیه باور نمیکنند
ولی 
.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها