مسافت.
فاصله ی میان من و توست، فاصله ایی که زمان و مکان را در هم می شکند.
فاصله ایی نزدیک، به نزدیکی شانه هایمان و دور به اندازه دلتنگی هایمان.
مصداق آن لحظه ایی ست که در کنار تو هستم، همان قدر نزدیک.
اما هنوز هم دلتنگ ات هستم، و آغوشت مکان و زمان را بی معنا می کند و تنها چیزیست که فاصله های میان مارا از بین می برد.
یادش بخیر، نخستین باری که در آغوشت،نزدیکی را لمس کردم، حسی شیرین بود.
چند دقیقه مرا در ساحل شانه هایت به آرامش دعوت نمودی و صدایت همچون نسیمی لذت بخش، گوشم را نوازش می کرد و زمزمه دوستت دارم هایت دلیل لبخند هایم بود.
آن خاطره دلیل دلتنگی های شبانه ام شده است.
گاهی بگونه ایی دلم برای آغوشت لک میزند که به سرم می زند مسافت طولانی ایی را که اکنون میانمان بر قرار شده، شبانه بپیمایم.
آن روز ها به عکست خیره میشدم، برای شنیدن صدایت پیش قدم میشدم، و تو.
همان کسی بودی که با هر کلمه مرا بیشتر از قبل شیفته خود می کردی.
هنوز هم لفظ دوستت دارم، تنه از طرف تو برایم معنی دارد و من دل تنگ شنیدن آنم.

#لاولی
 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها